فهرست
فصل اول – نظريه هاي مشاوره و روان درماني
فصل دوم – فنون و نظريه هاي گروه درماني و نظريه هاي خانواده درماني
فصل سوم – رويکردهاي پست مدرن و درمان سيستم هاي خانواده
فصل چهارم– درمان و مشاوره آدلري
فصل پنجم – درمان وجودي و درمان شخص محور
فصل ششم – گشتالت درماني
فصل هفتم – رفتار درماني
فصل هشتم – رفتار درماني عقلاني هيجاني و واقعيت درماني
فصل نهم – درمان فمينيستي
فصل دهم– درمان نظام هاي خانوادگي
فصل یازدهم – انسان و متخصص باليني و مسايل اخلاقي در كاربست مشاوره
فصل دوازدهم – درمان روانكاوي
فصل سیزدهم – درمان آدلري
فصل چهاردهم – درمان فرد مدار
فصل پانزدهم – درمان شناختي – رفتاري
فصل شانزدهم – مفاهيم بنيادي و مباحث تخصصي در مشاوره
فصل هفدهم – فنون و روش هاي مشاوره
فصل هجدهم – فنون مشاوره و روان درماني
فصل نوزدهم – خدمات راهنمایی در زمینه ی انتخاب شغل
آزمون خودسنجي
معنای نظریه
نظريه عبارت است از «مجموعه اي از قوانين يا روابط سازمان يافته منطقي که امکان تبيين در يک رشته را فراهم مي آورند.»طبق درس اصول و فنون و نظریه های مشاوره و روان درمانی نظريه نظام سازمانیافتهای از عقاید است که حداکثر پدیدههای مورد نظر ما را تبیین میکند.
ملاک هاي ارزيابي نظريه هاي روان درماني را بطور مختصر به صورت زير شرح خواهم داد:
دقت و صراحت
نظريه ها بايد بر قواعد واضح و صريحي استوار باشند. اصطلاحات مورد استفاده براي تشريح اين قواعد نيز بايد مشخص باشند. براي مثال، اصطلاح روان کاوانه ايگو بايد به نحوي تعريف شود که روان شناسان باليني و محققان روي آن اجماع داشته باشند. در خلاصه درس اصول و فنون و روش مشاوره و روان درمانی بیان شد که در صورت امکان، نظريه ها بايد از تعاريف عملياتي استفاده کنند که عمليات ها يا روشهاي مورد استفاده براي اندازه گيرييک متغير در آنها مشخص باشند.
جامع بودن
نظريه ها از لحاظ رويدادهاي مورد پيش بيني، با يکديگر فرق دارند. بطور کلي هر چه نظريه جامع تر باشد، کاربرد بيشتري خواهد داشت و در عين حال خطاپذيري آن بيشتر مي شود.
آزمون پذيري
نظريه وقتي قابل استفاده است که آزمون پذير و ابطال پذير باشد. در نظريه هاي روان درماني علاوه بر اين که تجربه بايد بر اعتبار يا موثر بودن نظريه حکم بدهد، تحقيقات نيز بايد نشان بدهند نظريه مورد نظر، رفتار افراد را تغيير مي دهد.
مفيد بودن
بر اساس درس اصول و فنون و روش مشاوره و روان درمانی نظريه خوب نه تنها بايد فرضيه هاي جديد آزمون پذير ارايه دهد بلکه بايد به متخصصان باليني در کارهايشان کمک کند. در روان درماني و مشاوره، يک نظريه خوب، راههاي شناخت مراجعان و فنون لازم براي کارکرد بهتر آنان را ارايه مي دهد. متخصص باليني بدون نظريه مجبور است به فنون غيرنظام مند روي آورد يا «دايم در حال اختراع باشد» يعني آنقدر فنون جديد را روي بيمارانش بيازمايد تا بالاخره يکي موثر بيفتد. ولي به کمک نظريه ها مي توانيم از مفاهيم و فنون اثبات شده در جهت بهبود زندگي افراد استفاده کنيم. البته هيچکدام از نظريه هاي شخصيت و روان درماني و مشاوره نمي توانند تمام اين ملاک ها را داشته باشند.
خصوصیات نظریه
1- هیچگاه درست یا غلط نیستند(هال و لیندزی)
2- قراردادی است
3- حتمی الوقوع نیست.
4- نمی توان حکم به اثبات یا نفی آن کرد.
5- مشاور را در پیشبینی، ارزشیابی و بهبود یاری میرساند.
6- پایه و اساس کاربرد علمی روان درمانی و مشاوره است.
مهمترین فواید نظریه
پنج نشانهی اساسی نظریه ی خوب(استفلر و متنی)
1- روشن و قابل فهم بودن
2- جامع بودن
3- دقت و صراحت
4- صرفه جویی
5- منجر شدن به تحقیقات مفید
نظریههای مشاوره و روان درمانی درس اصول و فنون و نظریه های مشاوره و روان درمانی(روانکاوی فروید)
ویژگیهای برجستهی نظریهی فروید:
مراحل رشد دوران کودکی (فروید) | زمان | ویژگی ها |
دهانی Oral | از زمان تولد تا 18 ماهگی | خوردن، مکیدن، گاز زدن. وابستگی به مادر برای رفع حوائج. تثبیت در این مرحله: وابستگی در آینده. بی توجهی: احساس نا امنی خوردن و گرفتن:جذب دهانی. گاز گرفتن: زخم زبان. بدبینی |
مقعدی Anal | 18 تا 3 سالگی | آموختن کنترل مدفوع. کنترل روی دیگران. برخورد خشن والدین: تضعیف عزت نفس. تعارضات کودک با والدین: شخصیت مقعدی احتباسی(نظافت افراطی در بزرگسالی) شخصیت مقعدی دفعی(بی نظمی) |
آلتی Phallic | 3 تا 5-6 سالگی | آلت تناسلی منبع اصلی کامروایی جنسی. بروز اشکال در این مرحله زمینه ساز مشکلات آلتی کودک در زمینه ی هویت جنسی و روابط با همجنس و غیرهمجنس. |
نهفتگی Latency | 6 تا 12 سالگی | مرحله ی روانی – جنسی نیست. لیبیدو واپس رانده میشود. غریزهی جنسی نهفته است اما خاطرات سرکوب شدهی مراحل قبل وجود دارند. |
تناسلی Genital | 12 سالگی تا آخر عمر | برعکس مراحل قبل که لیبیدو بر روی خود منعطف بود؛ بر روی دیگران متمرکز است. |
سطوح هشیاری از دیدگاه فروید:
هشیار(خودآگاه)Counscious: احساسات و تجربههایی که شخص در هر لحظه میتواند بر آن ها آگاه باشد.
نیمه هشیار(نیمه آگاه)preconscious: خاطرات و تجربههایی که با اندکی تلاش به یاد میآیند.س
ناهشیار(ناخودآگاه)Unconscious: خاطرات و تجاربی که ذهن هشیار را تهدید میکنند و باید کنار گذاشته شوند. اما در افکار و رفتار انسان تجلی مییابند.
توصیف ساختار شخصیت از دیدگاه فروید:
اید(نهاد)Id: معرف نیروهای عنان گسیختهی زیست شناختی. تابع اصل لذت. تخیلات آرزومندانه. رؤیاها و موارد ناهشیار.(فرایند تفکر اولیه=خیالپردازی)
سوپرایگو(فراخود) Super ego: ندای وجدان اجتماعی. معرف ارزشهای والدین. معرف معیارهای جامعه. غیر خردگرا، کمالطلب، آرمانگرا.
ایگو(خود) Ego: معرف تفکر خردمندانه ای که واسطهی دو نظام دیگر و رابط آنها با واقعیت است. پیرو اصل واقعیت.(فرایند تفکر ثانویه=تفکر واقعبینانه). واقعیتآزمایی، برنامهریزی، تفکر منطقی، برنامهریزی جهت رفع نیازها
اضطراب: تعارض اید، ایگو و سوپر ایگو
انواع اضطراب
1- روانرنجورانه(رواننژندی)Neurotic anxiety: ادراک خطری که از غرائز بر میخیزد. تعارض میان اید و ایگو. میترسد کاری کند که با تنبیه والدین یا دیگران مواجه شود.
2- اخلاقیMoralanxiety: منشأ تهدید سوپرایگو است. تعارض بین اید و سوپر ایگو
3- واقعی(عینی)Objective anxiety: واقعیت دنیای خارج. منشأ خطر در دنیای خارج قرار دارد. مثل ترس از جنگ.
وسیلهی کاهش اضطراب:
مکانیسم های دفاعی= واقعیت را در سطح ناهشیار انکار یا تحریف میکنند. حفظ فرد در مقابل افکار نامطلوب یا نامعقول که به اضطراب میانجامد.
انواع مکانیسم های دفاعی درس اصول و فنون و روش مشاوره و روان درمانی
1- واپس رانی(سرکوب)Repression: باعث میشود ایگو افکار یا احساسات دردناک را به طور کامل از محدودهی هشیاری براند.
2- انکار Denial: تحریف کردن یا تصدیق نکردن افکار، احساسات یا مشاهدات. متوقف کردن پارهای از تأثرات حسی دنیای خارج و دنیای درون.
3- واکنش وارونه(واکنش سازی)Reaction formation: عملی خلاف احساس انجام دادن برای کاهش اضطراب
4- فرافکنیProjection: نسبت دادن احساسات یا افکار نامقبول خود به دیگری
5- جابه جاییDisplacement: معطوف کردن احساسات از شخص خطرناک به شخصی که خطری ندارد. اساسی ترین مکانیسم در تشکیل حالات فوبیک
6- والایش(تصعید) Sublimation: تبدیل سائق(جنسی یا پرخاشگرانه) خود به یک رفتار اجتماعی مقبول
7- دلیل تراشیRationalization: بهانه تراشی برای عملکرد ضعیف.
8- واپس روی(بازگشت)Regression: بازگشت به مرحلهی قبلی رشد(تخیل یاگریه) هرگونه گریز از تفکر واقعبینانه. عقبنشینی از واقعیت و گرایش به سوی تخیلات.
9- همانند سازیIdentification: اخذ خصوصیات دیگران برای کاهش اضطراب یا رشد شخصیت.
10–توجیه عقلیIntellectualization: به جای مواجهه مستقیم با هیجانات به طور غیر مستقیم از راه تفکر انتزاعی با هیجانات خویش مواجه میشود.
11–باطل سازی(عمل زدایی) Undoing: بروز نوعی رفتار جبرانی برای آلودگی زدایی.(شستن دست برای پاک شدن از گناه)
12-درون فکنیIntrojection: فرودادن و بلعیدن ارزشها و معیارهای دیگران.
13-جبرانCompensation: مخفی کردن ضعفهای درک شده یا پرورشدادن صفات مثبت برای جبران ضعفها.
14-جداسازیIsolation: تجربه نکردن احساسهایی که همراه افکار هستند.
هدف از درمان:
تداعی آزادfreeassociation جهت هشیاری افزایی: بیان هر فکری که به ذهن میرسد بدون توجه به اینکه چهقدر بیاهمیت است= قاعدهی اساسیfundamentalrule
وظیفهی درمانگر: خنثی بودن و همدلی
انتقالtransference: محور رویکرد روانکاوی است. درمانجو به صورت ناهشیار، احساسات و خیالبافی هایی را که واکنشهایی به افراد مهم در گذشتهی وی بوده اند به روانکاو جا به جا میکند.
انتقال مثبت: عاشق شدن
انتقال منفی: احساسهای خشم آلود
کسب بینشWorking-through: کاوش مواد و دفاعهای ناهشیار که اغلب آنها از اوایل کودکی سرچشمه میگیرند. فرایند تدریجی کارکردن روی بینشهایی که از تعبیرهای مقاومت و انتقال به دست میآیند.
انتقال متقابلCountertransference: زمانی که رابطهی درمانی عمیق، برخی از تعارضهای ناهشیار درمانگر را برانگیخته کند.
مقاومتResistance: عدم همکاری در درمان به صورت ناهشیارانه. اکراه درمانجو از به سطح آگاهی درآوردن مواد ناهشیار سرکوب شده.
فنون درمان در روان کاوی درس اصول و فنون و روش مشاوره و روان درمانی
تداعی آزاد: بیان بلافاصلهی احساسها یا افکار بدون سانسور کردن آنها
تعبیرInterpretation: روانکاو معانی رفتار درمانجو را به او متذکر میشود یا به او میآموزد. تعبیر خود را قادر میسازند تا مواد تازه را جذب کند و به فرایند برملا کردن مواد ناهشیار شتاب بیشتری بخشد. همچنین تعبیر به صورت یک پدیدهی ناهشیار را هشیار کردن نیز تعریف می گردد.
تحلیل رؤیاDreamanalysis: رؤیا = شاهراهی به سمت ناهشیار. رؤیاها گذرگاهی به سمت مواد سرکوب شدهاند و اطلاعاتی را نیز دربارهی عملکرد فعلی درمانجو در اختیار میگذارند.
تحلیل مقاومت: درمانگران مقاومت را تحلیل میکنند تا درمانجو به صورت واقعبینانه بتواند آنها را حل و فصل کند. تحلیل جهت آگاهی درمانجو از دلایل مقاومت جهت برخورد با آنها. مقاومتها بیانگر روشهای دفاعی معمول در زندگی هستند.
تحلیل انتقال: این روش به درمانجو امکان میدهد از تأثیر گذشته بر عملکرد موجود خود آگاه شود. بینش نسبت به تعارضهای کهنهای که آنها را تثبیت شده نگه داشته اند و رشد هیجانی آنها را به تعویق انداختهاند. تأثیرات روابط اولیه با کسب بینش از تعارض هیجانی مشابه در رابطهی درمانی بی اثر می شوند. مؤثرترین تحلیل است.
رویکردهای نوفرویدی
روابط شیءObjectrelations: روابط کودک با دیگران یا اشیاء محبوب زندگیاش به ویژه مادر- نگرش هشیار یا ناهشیار کودک در مورد رابطه یا درونی سازی.
روانشناسی خودEgopsychology: استفاده از روابط میانفردی برای پرورش دادن درک خویش(خودپنداره).
مهمترین تفاوت میان روانکاوی امروزی و کلاسیک: بازنگری در ماهیت رابطهی تحلیلی
تأکید رویکردهای جدید به روانکاوی: کاویدن پویشهای پیچیده هشیار و ناهشیار که در مورد درمانگر و درمانجو نقشی بر عهده دارند.
روانکاوی ارتباطی(میانفردی): درمان فرایندی تعاملی بین درمانجو و درمانگر است. انتقال متقابل منبع اطلاعاتی پرمایهای دربارهی شخصیت و پویشهای درمانجو در اختیار میگذارد.
درمان وجودی
تعریف: نوعی نگرش نسبت به برخی مضامین مثل: مرگ و زندگی، آزادی، مسئولیت پذیری در قبال خود و دیگران، معنایابی و کنار آمدن با بی معنایی
پیش فرض: ما آزادیم تا آنچه میخواهیم از شرایط خود بسازیم از این رو مسئول انتخابها و اعمال خود هستیم.وظیفهی اصلی درمانگر: درمانجویان را ترغیب کند تا گزینههای خود را برای آفریدن وجود با معنی بررسی کنند.اضطراب وجودی(آگاهی از آزادی) جزء ضروری زندگی.
داوود مومنی –
من بسیار از سایت شما رضایت دارم تیم بسیار حرفه ایی دارید.
حکیم –
واقعا بهترین هستید, ممنون از پشتیبانی عالی تون