کارآفرینی، فرآیند درک و شناخت فرصتهای موجود در محیط کسبوکار است. در مورد تعریف کارآفرینی دیدگاههای مختلفی وجود دارد و درک کامل مفهوم و موضوع “کارآفرینی” نیازمند اطلاع از دیدگاههای بین رشتهایای میباشد. کارآفرینی بر حسب ماهیت خود و توجه محققان رشتههای مختلف از نظر روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، صنعت و حتی تاریخی تعریف شده است. واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی”Entrepreneurs” به معنای “متعهد شدن” نشات گرفته است کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن ۱۶ میلادی تا کنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای اقتصادی خویش تشریح نمودهاند.خلاصه کتاب کارآفرینی و فرصت های نوین کسب و کار در ایران برای مدیران مهم است.
رابطه مدیریت و کارآفرینی و نقش هر یک
کارکرد مدیریت همیشه تحت فرمان کارکرد کارآ،رینی است.کارآفرین به تنهایی و بدون دخالت مدیریت تصمیم می گیرد که چه مقدار از سرمایه خود را ،در چه حیطه ای از کسب و کار به کار اندازد. او تصمیم میگیرد کسب و کار خود را گسترش دهد یا آن را محدود کند،او ساختار مالی شرکت را تعیین می کند.این موارد تصمیمات اساسی و الزامی در هدایت یک کسب و کاراند.اما جزئیات پروژه های او توسط مدیران به اجرا گذاشته می شود.
کارآفرینان بنیانگذاران شرکت ها و پدید آورندگان مفاهیم و ادراکات جدید اند،همچنین آنها تصمیمات مالی مهمی اتخاذ می کنند.مثلا:اینکه پول در کجا خرج شود.آنها گسترش یا تنوع کار را تعیین می کنند.آنها روحیه کاری شرکت را مشخص می کنند و روابط مهم خارجی را برقرار و پایدار نگه می دارند.آنها همچنین خوب می دانند چگونه مدیران را به بهترین شکل گیرند.
مدیریت در گویش معاصر مدیریتی دو معنا دارد:رهبر نوآورانه و در عین حال نظارت دقیق
پیر دوپونت خالق شرکت دوپونت و آلفرد اسلوان،رئیس چندین ساله جنرال موتورز را به پدران مدیریت نوین می شناسند.ولی بیش از هر چیزآنان نو آور و کارآفرین بوده اند.پیر دوپونت شرکت کوچک و پرمشکل باروت سازی را نجات داد و آن را به شرکتی عظیم و چند ملیتی تبدیل کرد.آلفرد اسلون شرکت تولید کننده قطعات یدکی خودرو را راه انداخت و نهایتا آن را به جنرال موتورز فروخت.
دیوید اوگیلوی:به تجربه دریافته ام که هیچ سازمان خلاقی،خواه یک آزمایشگاه تحقیقاتی باشد،یا یک مجله یا رستورانی در پاریس،یا یک بنگاه تبلیغاتی،بدون داشتن رئیسی توانا و سخت گیر کار زیادی انجام نخواهد داد.
هاروی فایرستون:هر شرکت باید فقط و فقط یک رئیس داشته باشد و او هم باید عامل اصلی اجرا باشد.همیشه هیئت مدیره می تواند خط مشی تعیین کند،ولی نمی تواند کسب و کار را اداره کند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.