هميشه نماد و نمادگرايي از اصول اوليه رو كرد تاريخي انسان بسوي هنر بوده به گونهاي كه ميتوان در ابتدايي ترين نمونههاي هنري انسان ردپايي از نمادهاي تعريف شده نزد انسان را مشاهده نمود انسان اوليه با قراردادن سمبلها و نشانههايي خاص توانست به زباني مشترك دست يابد كه همانا اين زبان، زبان تصوير بود و انگيزه پيدايش خط نيز از همين نشانههاي تصوير بوجود آمد انسان در سير تاريخي خود آنچنان با مهارت توانست به عناصر نمادين دست يابد كه مهمترين تحولات تاريخ از پيدايش عناصر نمادين و نوشتاري آغاز شد.هنر نقاشی در اکسپرسیونیسم جالبه!
انسان با خلاصه كردن عناصر تصويري آرام آرام توانست خط را اختراع نمايد و اين اولين گام انسان هنرمند در راه پر مخاطرهاش در مسير تكامل بشري بود –اعتقاد و علاقه انسان همواره به آئين ها و روشهاي گوناگون زندگي، از سوي ديگر همواره سبب ايجاد حركاتي موزون و مشخص ميگرديد، انسان اوليه بر اساس آئينهايي كه خويش به آنها دست يافته بود به پرستش عناصر طبيعي ميپرداخت و براي حركات و اعمال روزمره خويش نيز آئين و روشهايي را ابداع نمود كه اين آئينها در گذر زمان همراه با نهادها و عناصر تصويري نيز همراه شد.
اينك انسان قرن حاضر پس از گذر از تمام دغدغههاي زندگي توانسته هنرهاي متمايزي را پايه گذاري كند كه هر يك ريشه در همان آئينها دارند 2-گونه از اين هنرها كه همواره با انسان همراه بودهاند-نقاشي و نمايش هستند.
در گذر تاريخي هنر نقاشي تا به امروز شاهد پيدايش رشته جديدي هستيم كه سر منشا آن صنعتي شدن و پيشرفتهاي روز افزون انسان امروزي بود، اين رشته همان گرافيك است كه امروزه به خدمت انسان آمده و زباني نو به نام زبان تصوير را ابداع نموده است.فرايند ليتوگرافي كه در سال 1798 م آلويس سنه فلدر-اهل باواريا آن را به ثبت رساند، در سده نوزدهم به كمال رسيد. در سالهاي آغاز سده نوزدهم، ليتوگرافي با آثار هنرمنداني چون دلاكروا و دوميه رواج يافت- چاپ گران اين فرايند را براي تهيه چاپهاي سياه و سفيد از نقشههاي برگههاي نت و تصوير سازيهاي جذاب يافتند. اين چاپها سپس به شكل منفرد يا به صورت كتابهاي صحافي شدهاي فروخته شدند كه متن آنها به روش برجسته چاپ شده بود.
هر چند چاپ برجسته فرايند انتخابي براي چاپ متن و گراوور سازيهاي چوبي سياه و سفيد بود اما گرايش شديد به آن زماني حاصل شد كه اين فرايند در چاپهاي بيش از يك رنگ نيز وارد گرديد. از سوي ديگر، ليتوگرافي به دليل انطباق و تفكيكهاي رنگ خود، كه با سهولت نسبي و هزينه اندك انجام ميشد، مطلوب واقع گرديد.هنر نقاشی در اکسپرسیونیسم.
در ميانه سده نوزدهم، ليتوگرافي رنگي يا كروموليتوگرافي با چاپهاي لوكس و مجلل كه در تهيه آنها تا سي و دو سنگ با رنگها و انگيزههاي مختلف به كار رفته بود، بي نهايت رواج يافت. شايد چشمگيرترين نمونههاي كروموليتوگرافي پوسترهاي تبليغاتي يك و دو ورقي باشد كه در نيمه دوم سده نوزدهم از روي سنگهاي بزرگ ليتوگراف چاپ شدند.
از جمله معروفترين طراحان پوستر ژول شره، اوژن گراسه، تئوفيل استينلن، آلفونس موشا و هانري دو تولوزلوترك هنرمندان فرانسوي و پيشگامان عصر طلايي پوستر بودند.
هنرها از گذشته بسيار دور اصلي ترين وسيله ارتباط بين افراد و جوامع مختلف بودهاند. زبان هنر زباني است كه حد و مرز نميشناسد و با بياني جذاب افكار انديشهها و ارزشهاي فرهنگي و هنري يك ملت را ثبت و پايدار ميسازد.
با بررسي آثار هنري نياكان خود ميتوانيم با افكار انديشهها باورها اعتقادات و تواناييهاي فني و خلاقيتهاي هنري آنان آشنا شويم و ميتوان دريافت كه كليه هنرها اعم از تجسمي، نمايش، موسيقي و ….رابطهاي تنگاتنگ با هم داشته و دارند و به عبارتي لازمه يكديگرند و هدف مشترك آنها كشف و درك زيباييها و چگونگي نمايش و انتقال مفاهيم ارزشمند آنها به ديگران به منظور توجه به عظمت خلقت است -هدف ديگري كه بين همه هنرها مشترك است خود باوري است كه با بكارگيري تواناييها و استعدادها و تسلط بر خويشتن مشاهده خواهيم كرد كه چگونه از عهده انجام امور بر ميآييم و باور خواهيم كرد كه ميتوانيم به خود متكي باشيم و نيازهاي خود و جامعه خويش را بر طرف سازيم.
از میان این نقاشی های معروف به احتمال قوی پرتره مونالیزا یکی از شناخته شدهترین و بهترین نقاشی های دنیا است که بسیاری با آن آشنایی دارند. گفته میشود فرانسیسکو بارتولومئو، یکی از اشراف شهر فلورانس ایتالیا از داوینچی درخواست کرده بود که چهره همسر سومش؛ لیزا آنتونیو ماریا را نقاشی کند. داوینچی با پذیرش این درخواست یکی از تاثیرگذارترین پرترههای طول تاریخ را نقاشی کرد، اما جالب است بدانید نقاشی مونالیزا هرگز به بارتولومئو فروخته نشد و لئوناردو داوینچی این نقاشی را پیش خود نگه داشت.
نام اثر: مونالیزا
هنرمند: لئوناردو داوینچی
محل نگهداری: موزه لوور
جیغ یکی از بهترین نقاشی های دنیا در سبک اکسپرسیونیسم بشمار میرود. همچنین یکی از پاستلهای جیغ در سال 2012 به قیمت 120 میلیون دلار فروخته شد و عنوان یکی از گران قیمتترین نقاشی های تاریخ بشریت را از آن خود کرد.
نام اثر: جیغ
هنرمند: ادوارد مونک
محل نگهداری: موزه ملی اسلو و موزه مونک اسلو
امکان ندارد صحبت از بهترین نقاشیهای جهان باشد و نامی از ون گوک و آثارش به چشم نخورد. متاسفانه ون گوک از اختلالات روانی رنج میبرد و سالهایی از عمرش را هم در تیمارستان سپری کرد. گفته میشود اثر «شب پرستاره» که یک سال پیش از مرگ ون گوک کشیده شد همان منظرهای است که او از اتاق تیمارستانش رو به شهر میتوانست مشاهده کند.
نام اثر: شب پرستاره
هنرمند: وینسنت ون گوک
محل نگهداری: موزه هنرهای معاصر نیویورک
در زبان گذشته ما لفظ هنر بارها به كار رفته است.
ريشه آن به زبان اوستايي و از آنجا به زبان سانسكريت ميرسد اما اين گونه هم نيست كه اين لفظ دقيقا معاني هم سان با آن چه كه امروز به عنوان هنر در نظر آورده ميشود، داشته باشد. تلقي كنوني از هنر در زبان فارسي جديد به معني خاص لفظ است در حالي كه از لفظ هنر معناي علمي مراد شده است.
لفظ هنر در زبان سانسكريت تركيبي از دو كلمه (سو) و (نر يا نره) بوده است. (سو) به معني نيك و هر آن چه كه به هر حال خوب و نيك است و فضايل و كمالاتي بر آن مرتبت است و (نر يا نره) به معني زن و مرد است.
در زبان اوستايي (سين) به ها قلب شده و لفظ (سو ) به (هو)، و در تركيب به هونر كه در اوستا از صفات اهورامزدا تلقي شده است تبديل ميشود. هونر در زبان فارسي ميانه يا فارسي پهلوي نيز وارد شده است و به صورت هنر كه معني لغوي آن انسان كامل يا فرزانه است در آمده است در ادبيات دوران اسلامي ايران، هنر به معني كمال و فضيلت تلقي ميشود. اين لفظ به هيچ وجه به اين معنا كه صرفاً عبارت از: صنعتگري و يا مهارت فني باشد نبوده است.
در اخلاق واژه هنر و هنرمندي با هنرمندي با فضيلت و فضايل همراه است و در حقيقت به معني آن درجه از كمال آدمي است كه هوشياري و فراست و فضل و تقوي و دانش را در بر دارد. با اين تفاصيل هنر و هنرمندي كه در ادبيات فارسي قديم به معناي عام به كار رفته است به معاني علم و فضل و فضيلت و كمال و كياست و سياست و فراست و زيركي و شجاعت و عدالت، لياقت و فداكاري و….. است.
بنابراين به هر كسي كه به مرتبهاي از حد كمال رسيده بود در هنر مقامي لفظ هنرمند اتلاق ميشده است اما معناي تحريف شدهاي كه از حدود هفتاد سال پيش در ايران متداول شده است معناي خاص لفظ هنر است در حالي كه در گذشته لفظ هنر و هنرمند حامل يك بار معنوي بود و چون معناي رايج كنوني به صرف داشتن مهارت فني در صنايع يا هنرهاي نمايشي و موسيقي محدود نميشد.توجه به پيشينههاي هنري سبب روشن بيني و شناخت راهيابي به هنرها و زيباييهاست بنابراين مرور اجمالي به آنها براي هنرمندان و هنرجويان از اهميت فوقالعاده برخوردار است.
ناشناس –
ممنونم بابت خدمات خوبتون