کارت ارزیابی متوازن
کارت ارزیابی متوازن
مشکل تمام سیستم های مدیریت عملکرد این است که اهداف عملکرد، بلندمدت هستند (برای مثال، حداکثرسازی سود در طول دوره عمر شرکت)، اما برای آن که اهداف عملکرد به عنوان یک سیستم کنترل اثربخش عمل کنند باید در کوتاه مدت پایش شوند. مشکل رویکرد مالی فوق برای تفکیک سودآوری به نسبت های سازنده آن این است که بعید است که تعقیب کوتاه مدت اهداف مالی، منجر به حداکثرسازی بلندمدت سود شود.
نقشی که کارت امتیازی متوازن در برنامهریزی استراتژیک بازی میکند ایجاد ارتباط میان استراتژی سازمان و اقدامهای اجرایی در زنجیرهای از روابط علت و معلولی است. به این ترتیب، نتایج برنامهریزی استراتژیک معلق نمانده و به شکلی روشن و شفاف به اقدام پیوند میخورند.
کارت امتیازی متوازن ابزاری برای شناسایی موضوعهای استراتژیک یا توسعه استراتژیهای سازمان نیست، بلکه موضوعهای استراتژیک را صورتبندی میکند و سنجههای اندازهگیری تحقق اهداف و اقدامهای عملی را روشن میسازد و به این ترتیب استراتژی سازمان را به اقدام و عبارتهای عملیاتی ترجمه میکند.
یکی از راه حل ها برای این معضل، مرتبط کردن اهداف کلی شرکت برای حداکثر ساختن ارزش با اهداف استراتژیک و عملیاتی است تا مطمئن شویم که تعقیب اهداف مالی، در عوضِ موقعیت استراتژیک شرکت در بلندمدت نیست. مقبول ترین و رایج ترین روش برای انجام این کار، استفاده از کارت امتیازی متوازن (Balanced Score Card) است که رابرت کاپلان و دیوید نورتون ایجاد کردند. متدولوژی کارت امتیازی متوازن این امکان را به مدیران میدهد تا چارچوبی یکپارچه برای متوازن کردن اهداف مالی و استراتژیک و تفکیک معیارهای عملکرد سازمان به واحدها و بخش های تجاری مستقل فراهم کنند.
خاتمی –
از محصول خوبتون سپاسگذارم چه از لحاظ قیمت چه از لحاظ کیفیت