خلاصه کتاب فصل توت های سفید
در طول تاریخ، مرد بر زن مسلط بوده و رابطه میان این دو با کشاکش همراه بوده است. مردان جز برتریهایی که از نظر جسمی، مادی، قدرت اقتصادی و اجتماعی، در جامعه داشتهاند، از موهبت آموزش و تحصیلات نیز برخودار بودهاند و از آنجا که اکثریت باسوادان جامعه را مردان تشکیل میدادند، تاریخ و ادبیات نیز بهقلم آنان نوشته شده و بدین ترتیب با باورمندیهای زنستیزانه و مردسالارانه، طبیعی است که تواناییها و جایگاه زن را نیز مردان در ادبیات مشخص کنند و در جایی بنشانند که خود میخواهند یا بر آن باور دارند. کتاب فصل توت های سفید نوشته سیده عذرا موسوی است . خلاصه کتاب فصل توت های سفید در این نوشته بیان میشود.
«فصل توتهای سفید» روایت ایران در برهههای متفاوت از تاریخ است. دورانی که هر کسی از گوشهای وارد این خاک میشد و دامن مردم این سرزمین را از بلا و سختی پر میکرد.
دورانی که هر کسی از گوشهای وارد این خاک میشد و دامن مردم این سرزمین را از بلا و سختی پر میکرد. گاهی این بلا از طرف آمریکا، گاهی شوروی، گاهی انگلیس و گاهی از طرف مهاجران لهستانی که ناخواسته و بعد از جنگ جهانی دوم وارد ایران شدند، بر سر مردم ما نازل میشد. فروغ هم نماد زن ایرانی است که در این میان از هیچگونه خطری در امان نبوده و همواره باید زندگی سراسر رنج و ترس را سپری کند.
سوای سوژه بکری که نویسنده برای رمان خود انتخاب میکند_پرداختن به شهر نو_، توصیفهای فوقالعاده او بهنوعی قلاب اصلی او برای نگهداشتن مخاطب است که در جایجای کتاب مشاهده میشود: «مردها خم شده بودند روی زانو، انگار که رکوع کرده باشند و چمباتمه زده بودند دور آقا یدی که سرش را میان دستها گرفته بود و صورتش مثل ازگیل لهیده و چروکیدهای در هم فرو رفته بود…»رفتوبرگشتهای بهموقع، اشارههای تاریخی گوناگون و ضربالمثلهای کمترشنیده شده داستان را قدرتمند کرده است. علاوهبراین، نثر غنی و پاکیزه نویسنده را نیز باید به این نقاط قوت اضافه کرد.
اتّهام گناه به یک زن، از موضوعات همیشهپرطرفدار ادبیات داستانی است و تلاش قهرمان برای مبرّا کردن خود، چالشی است که خوانندگان را با این دسته از آثار همراه میکند. «فروغ» در روایتی از روزهای دهۀ پنجاه، بنا بر گذشتۀ پیچیدهای که داشته، با اتّهامات سنگین و طرد اجتماعی مواجه میشود و «بهروز» بیرحمانه در پی آن است که شکستی ابدی برای او رقم بزند. در این میانه، «امیر» فداکارانه و سلحشورانه به حمایت از او برمیخیزد. علاقهمند شدن تدریجی فروغ به متن زندگی امیر، سبب میشود که فروغ با کنجکاوی وارد ماجراهایی در ارتباط با سرنوشت امیر شود.
سلام
یکی از بهترین پیشنهاداتی که داشتید
عالی هستید بخدا
everything works perfect, thank you
رفیق هم جنس من
ما خودمون هستیم که رویاهامون رو میسازیم🙃
واسه اینکه رویاهامون رو بسازیم،
باید خودمون رو باور کنیم❤️